لیلی و مجنون


تقدیم به عشقم آفاق

عاشقانه،عاشقی،تنهایی،حسرت

چون رايت عشق آن جهان گير شه چون مه ليلي آسمان گير برداشته دل ز كار او بخت درماند پدر به كار او سخت خويشان همه در نياز با او هر يك شده چاره ساز با او بيچارگي ورا چو ديدند در چاره گري زبان كشيدند گفتند به اتفاق يك سر كز كعبه گشاده گردد اين در حاجت گه جمله ي جهان اوست محراب زمين و آسمان اوست چون موسم حج رسيد، برخاست اشتر طلبيد و محمل آراست فرزند عزيز را به صد جهد بنشاند چو ماه در يكي مهد آمد سوي كعبه،‌سينه پرجوش چون كعبه نهاد حلقه در گوش گفت اي پسر اين نه جاي بازي است بشتاب كه جاي چاره سازي است گو يا رب از اين گزاف كاري توفيق دهم به رستگاري درياب كه مبتلاي عشقم آزاد كن از بلاي عشقم مجنون چو حديث عشق بشنيد اول بگريست پس بخنديد از جاي چو مار حلقه برجست در حلقه ي زلف كعبه زد دست مي گفت،‌گرفته حلقه در بر كامروز منم چو حلقه بر در گويند ز عشق كن جدايي اين نيست طريق آشنايي پرورده ي عشق شد سرشتم جز عشق مباد سرنوشتم يا رب به خدايي خداييت وان گه به جمال پادشاييت كز عشق به غايتي رسانم كاو ماند اگر چه من نمانم گرچه ز شراب عشق مستم عاشق تر از اين كنم كه هستم از عمر من آنچه هست بر جاي بستان و به عمر ليلي افزاي مي داشت پدر به سوي او گوش كاين قصه شنيد، گشت خاموش دانست كه دل،‌اسير دارد دردي نه دواپذير دارد (ليلي و مجنون نظامي)

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 16 فروردين 1392برچسب:(ليلي و مجنون نظامي),ساعت 3:44 توسط حمیدقربانعلی بیگی| |


Power By: LoxBlog.Com